دوازدهم
سلام
امسال اولین چهاشنبه سوریه مارال جون بود اما متاسفانه چون ترسیدم تنها کنار آتیش بزارمش اینه که عکسها همه خانوادگی شد و نمیتونم اینجا بزارم . بجاش عکس کمک کردنشو توی خونه تکونی میزارم :
http://www.8pic.ir/images/59614663031647947880.jpg
http://www.8pic.ir/images/53698791172072184893.jpg
شب چهارشنبه سوری از عصر با مارال جونی و بقیه رفتیم خونه ی بابام . خاله جون مارال داشت کم کم سفره ی هفت سین پهن میکرد ، غافل ازینکه امسال باهرسال فرق داره و مارال جونی درکار هست که اینجوری گلهاشو پرپر میکنه :
http://www.8pic.ir/images/12896818810957141704.jpg
و البته بعد هم با کمال خونسردی و لبخند میشینه کنار همون سفره تا ازش عکس بگیریم:
http://www.8pic.ir/images/99295691209200782649.jpg
البته هنوز هفت سینشون کامل نبود اما چون میخواستیم برگردیم خونه سریع عکس گرفتم . کاملش باشه توی عید .
پ ن :
تبریک به مرضیه ی عزیز واسه دنیااومدن دومین نی نیش، دخمل گلش (که البته هنوز اسم نداره!)
بعضی ازدوستام زنگ زدن دادو بیداد و ... که چرا اس میزنیم جواب نمیدی! گوشی من فعلا تبدیل شده به اسباب بازی برای مارال، از همینجا : گوشیم فعلا تنظیمات درست نداره چون علی الحساب نقش دندونگیر یا اسباب بازی (جهت پرتاب یا خوردن) بازی میکنه اینه که گاها پیامها بهم نمیرسه یا ناخوداگاه حذف میشه! پیام بیاد جواب میدم البته اگه بتونم ازش بگیرم