مارالمارال، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

مارال جونم

چهارم

1392/10/26 10:43
نویسنده : مریم
340 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

دیروز صبح مارال جونی ملیکا روهم به فیض رسوند نیشخند آخه صدبار بگم بچه شیرخوارو اینقدر تکون نمیدن پنیر میشه اونم چه همه چشمک طوری نیست دوستم ، کسب تجربه ات به قیمت شستن یه دست لباس می ارزه

 

و اما دیشب ، تولد عمادجون بود جاتون خالی با مارال جونی رفتیم و کلی خوش گذشت ماچ مخصوصا که کلی نی نی البته ده ساله ! اونجا بودن که ماشاا... همه هم آخره هنرمندی تو حرکات موزون چشمک 

 

مارال هم فکرمیکرد دارن با اون بازی میکنن (هنوز رقص نمیشناسه که...) واسه همین کلی خندید و دست و پا زد تا آخر شب از خستگی خوابید تا پنج صبح واین برای من  یعنی " اولین شب آرامش " بغل

 

 عکس مارال جونی در تولد

 (البته ساعت یازده شب ، چون قبلش ثابت وانمیستاد تا ازش عکس بگیرم و البته بقیه عکسها خانوادگیه):

http://www.8pic.ir/images/73600013240361501296.jpg

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

ملیکا
26 دی 92 16:05
سلام به جان خودم صاف نگهش داشته بودم تکونش ندادم! مگه میشه آدم خاله باشه وبه فیض نرسه؟! خیالت راحت لباسامم گذاشتم برات میارم بشوری حالشو ببری!!
مریم
پاسخ
سلام گلی من ؟؟؟ لباس ؟؟؟ چی ؟ کی ؟ کجا؟ حاضرم یدونه نو واست بخرم
ملیکا
1 بهمن 92 19:09
موافقم کی بریم بخریم؟
هما
9 بهمن 92 13:26
وای ببین چه آروم خوابیده مثل فرشته ها.ایشالله همیشه خوش باشید
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مارال جونم می باشد